۱۳۸۹ شهریور ۵, جمعه

اگرزن ها نبودند......

پیش درآمد:این پست به دعوت دوست عزیزی که اسم وبلاگشان را آگاهی گذاشته اند زده شده که در مورد نقش زنان در اجتماع است امید وارم به اندازه کافی دعوت ایشان را لبیک بگوید اینم لینک وبلاگ ایشان:

http://www.iranmanvmaa.blogspot.com/
البته من یه کمی زود گذاشتم وایشان مطلب خود را فدا صبح خواهند گذاشت من چون ممکن است فردا صبح نتوانم امروز می زنم
واما اصل مطلب:

فرض کنید یک روز صبح که از خواب بیدار می شوید رسانه ی ملی را روشن می کنید و اخبار می گوید یک ویروس عجیب که به وسیله امریکای جهان خوار تولید شده شیوع پیدا کرده که فقط و فقط زن ها را از بین می برد و بعد به مدت خیلی کمی از این خبر مثلا یک هفته یه هو تمام زنان روی زمین به طور کلی بمیرند

فکر می کنید چه اتفاقی می افتد:

روز اول:

عده ای از مردان از خوشحالی پر در می اورند به دیار باقی پرواز می کنند عده ای هم جشن و پای کوبی به راه می اندازند برای عده ای علی السویه خواهد بود و عده ای هم عذا داری می کنند دانشمندان علوم پزشگی شروع به تحقیق روی رحم مصنوعی ولقاح خارج از رحم یا یک جور نمونه ی زنانه ی مرد می کنند تاجران در فکر این می افتند چگونه یک زن مصنوعی بسازند و وارد بازار کنند و پولی به جیب بزنند احتمالا نفت گران خواهد شد!و به طبع ان گوشت و مرغ قیمتش صد برابر می شود بچه ها گریه می کنند طوری که صدای گریه بچه ها تمام دنیا را فرا می گیرد و شیر خشک در شهر نا یاب خواهد شد دکترهای اطفال سرشان به شدت شلوغ می شود و بحران اقتصادی همه را بیچاره می کند چون با از بین رفتن زنان خیلی از محصولات بی ارزش و خیلی ها با ارزش می شود

از همه مهم تر انها که قانون حمایت از خانواده را تصویب کردند حسابی ضایع می شوند!

یک هفته بعد:

نود و پنج درصد مردان سو هاضمه می گیرند چون مجبورند فست فود بخورند رستوران ها اینقدر شلوغ می شود که نمی دانند چه کار بکنند احتمال می دهم عده ای از مردان به هم دیگر تجاوز کنند!عده ای هم به رستوران ها حمله می کنند عده ای از مردان به شدت افسرده شده کارشان به بیمارستان می کشد و بچه ها با شیر خشک سرمیکنند بچه های دبستانی تمام دبستان ها را تسخیر کرده معلمان را مجبور میکنند پشت نیم کت بنشینند!دبیرستان ها تعطیل شده وبچه های دبیرستانی همگی معتاد می شوند!چون دیگر دبیرستان دخترانه در کار نیست!در همین یک هفته هزاران کارخانه ی شیر خشک تاسیس می شود وشیر خشک بازار سیاه پیدا میکند امریکا تمام بانکهایش را ورشکسته اعلام می کند بیمارستان ها به هرج ومرج کشیده شده مرگ و میر به 60 درصد افزایش پیدا میکند چون دیگر پرستار زنی در کار نیست بحران تربیتی تمام جهان را فرامی گیرد و فیلم ها ی مستهجن بیش از پیش فروش پیدا می کنند

خلاصه به خاک سیاه می شینیم!قرص و کرک و شیشه و این جور کوفت زهر مارها کم یاب و گران می شود و احتمالا خوددایره مبارزه با مواد مخدر هم همگی معتاد می شوند!

یک ماه بعد:

احتمالا یک موجود ازمایشگاهی به نام زن خشک تولید می شودبر وزن شیر خشک! و در اخبار اعلام می شود که نمونه ازمایشگاهی است و همین امر با عث می شود تمام ازمایشگاه های جهان نابود شود چون همه دنبال این زن می گردند که در اخر جیمز باند ان را پیدا می کند اما این زن اصولا یک ربات است و اصلا احساسات حالیش نمی شود اینست که جیمز باند در دم نابودش می کند!

بی نظمی و هرج و مرج تمام جهان را فرا گرفته بهداشت دچار تزلزل می شود بیماری های واگیر داردنیا را فرا میگیرد اگر داخل خانه ها بروی احتمالا ترجیح می دهی شب را در پارک بگذرانی اما پارک ها هم دست کمی از منازل نخواهند داشت تعداد همجنس بازان مرد افزایش روز افزونی دارد و دانشمندان پیش بینی می کنند به زودی همه مردان هم جنس باز شوند

مکافاتیست!تازه یهو دیدی مردان رحم هم پیدا کنند

یک سال بعد:

سرانجام درمان ویروس انتی زن پیدا می شود و این درمان را مطمینا ایرانی ها اختراع می کنند!و بعد از تلاش و تحقیق زیاد یک زن به شکل ازمایشگاهی به وسیله لقاح مصنوعی ایجاد می شود و تمام ارتش جهت حمایت از این زن بسیج می شوند و رییس جمهور وقت ایران داشنمند مخترع این زن را می کشد!خودش با وی ازدواج می کند!واز ان بچه دار می شود ولی متاسفانه ان بچه یک پسر است!به همین خاطر برای ارام کردن افکار عمومی دو باره بچه دار می شود ولی هر بار بچه پسر می شود!

ده سال بعد:

زنان کم کم زیاد وزیاد تر می شوند ارام ارام زندگی به حالت عادی باز می گردد اما مهریه زنان سر به جهنم می گذارد و ازدواج کردن کار سختی خواهد بود به هر فزرند دختر خدا میلیون تومان هدیه تعلق می گیرداگر اسمش هم فاطمه باشد که وا ویلا! و همه قدر زنان را می دانند و هر زنی می تواند در ان هنگام برای خود پادشاهی کند

احتمالا ان زمان اکثر فر زندان پسر می شوند و پسران را زنده به گور می کنند!بعد از مدتی یک پیامبر جدید ظهور می کند که به کلی زنده به گور کردن پسران را ور می اندازد و داشنمندان محلولی را اختراع می کنند که اگر زنی بخورد صد در صد فرزندش دختر است و احتمالا این محلول را یک پیرزن هفتاد پنج ساله ی دانشمند در ایران اختراع خواهد کرد!

یک قرن بعد:

سخن رانی حامی حقوق زنان در سازمان ملل:ما باید حادثه ی یک قرن پیش را عبرت خویش قرار دهیم و از ظلم بر زنان بپرهیزیم زیرا که اگر این اتفاق مجددا تکرار شود دیگر قدرت بازگشت را نخواهیم داشت

در این هنگام یک عدد گوجه گندیده روی دماغ سخن گوی حامی حقوق زنان می نشیند و همه به این صحنه خواهند خندید



نتیجه ی اخلاقی :جون مادرتان به زنها طلم نکنید چون اگر یک روزی زن نباشد حداقل تا یک قرن مکافات داریم!

۱۳۸۹ مرداد ۳۱, یکشنبه

اذان مغرب به افق بی طرف بایجان

مکالمه ی زیر در یک نشست سیاسی اجتماعی فرهنگی دیپلماتیک بین دو دولت مزبور رد و بدل شد
پدر:ما زمان جنگ یه بار زنگ زدیم خونه دیدم زن همسایه گوشی برداشت بعدش من سراغ خانوم و از....
 مادر:لا اله الا الله
پدر:اگر گذاشت حرفمو بزنیم خوب ولش کن بذار اینو برات بگم یه بار منو اصغر و ناصر که قبل انقلاب کومو....
مادر:الله اکبر
پدر:عججججب یه بار منو با جناق کوچیکه رفته بودیم با هم پیک نیک سر سفره صحبت سیاست و...
مادر:الله اکبر
پدر:یه شب ماشین تو راه شمال خراب شد...
مادر:اشهد ان محمدا رسول الله
پدر:یه روز صبح که از خواب بیدار شدم...
مادر:اشهد ان علی حجت الله
پدر:همین الان که داشتیم میومدیم خونه شما تو راه...
مادر:حی علی الصلاة ما با اجازتون برمی خونه کار داریم

پدر: ای بابا لاقل بذار یه دونشو بگم وبریم!
مادر:بچم رو گازه غذام داره گریه میکنه!

۱۳۸۹ مرداد ۲۸, پنجشنبه

با من اتحاد موکوننده؟

در همیشه تاریخ دو دولت متخاصم مذکور در صدد بودند تا یکی از دول متخاصم را به سوی خود بکشانند به طرق مختلف و اکثرا هم از طریق تهاجم فرهنگی این کار را می کردند و سعی میکردند یکی از دولتها را در نظر یکی از دول بی طرف کوچک کنند به مثال زیر توجه فرمایید:
اگر یک پرتقال فروش دو پرتقال داشته باشد و دو پرتقال دیگر هم بخرد انگاه پرتقال فروش چند پرتقال دارد؟
دو به اضافه دو مساوی است با چهار!

مثل این که اشتباها یک مثال دیگر اورده شد!
با عرض پوزش به مثال زیر توجه کنید:
پدر:این مادرت بد جوری اعصاب منو خورد میکنه هر چی بهش میگم زنگ بزن به زن داییت افطار دعوتش کن به حرف من گوش نمیکنه خیلی ادم بی منطقیه
در اتاق بقلی:
مادر:این پدرت عقلش پاره سنگ بر میداره!اخه من تو این اوضاع شام از کجا بیارم این همه کار رو سرم ریخته میبینی چه بابای کم عقلی داری دانکی!
در حال:
دانکی:خوب مامان راس میگه این همه کار سرش ریخته شام از کجا بیاره
پدر:اون زنگش بزنه من خودم شامشو جور میکنم نه بحث این حرفا نیست این از اول زندگی همین طور بوده این بود که زندگی منو حروم کرد!
واین داستان همین طور سالهاست که ادامه دارد!

الهام خانوم نگو غلط داره که سکته ی مغزی میکنم!

۱۳۸۹ مرداد ۲۶, سه‌شنبه

حس و حال

دو ایده برای پست جدید در مخم وول می خورد اما مخم انگار حال پردازش ندارد خسته شده به بزرگی خودتان ببخشید!


مخ ما هم مثل خود ما شوت می زند!

۱۳۸۹ مرداد ۲۴, یکشنبه

فلسفه

الا ای خوانندگان و مخاطبان من ایا می دانید چرا دانکی نام دانکی شوت را برای خویش برگزید؟
هااااا ایه ممممه وگوم!
وقتی در خانه ی شما میان دو دولت دوست و برادر(مثل ایران و عراق مثلا!)جنگی در می گیرد ابتدا سعی می کنید به خودتان دل داری دهید و بگویید که به زودی حل می شود و صلح بر قرار می شود
بع از مدتی متوجه می شوید که هر چه پیش می رود بهتر که نمی شود هیچ تازه بدتر هم می شود این می شود که به فکر راه حل می افتید
حالا نسبت به این که چه جور ادمی باشید راه حل ها متفاوت است مثلا من همیشه سعی می کردم همه را در منزل بخندانم تا به واسطه خنده اتش جنگ را خاموش بگردانم خواهر با داد زدن و پرخاش گری سعی می کرد این کار را بکند و خواهر دیگرم با سکوت و من انقدر به این کار ادامه دادم تا تبدیل به یک جوکر تمام عیار شدم!
بعد از انکه متوجه می شوید که این کارها هم فایده ای ندارد این بار سعی میکنید خودتان را از میانشان کنار بکشید و دور شوید که باز هم این اتفاق در خانه ی ما در مورد هر کدام از دول به طرف به نحوی اتفاق افتاد و باز هم طبق معمول اب در هاون کوفتن بود

بعد از انجام همه این کارها سعی می کنید یک جوری خودتان را خالی کنید اینجاست که دیگر کاملا از حل این مشکل نا امید شده اید

اینجاست که می روید و یک وبلاگ با نام مستعار دان کی شوت باز میکنید و سعی میکنید یک جوری از جنگ های بعدی در خانه های دیگران جلو گیری کنید درست مثل دن کی شت علیه الرحمه که برای برقراری صلح یا دفاع از شرافت یا هر کوفتی!از منزل خود خارج شد و سفری را شروع کرد که او را تبدیل به ابله ترین چهره معروف جهان تبدیل کرد

خودمانیم اخرش هر چه ما این حرفها را بزنیم باز هم مردم ادم نمی شوند خرکی ازدواج می کنند خرکی زندگی می کنند و خرکی طلاق می گیرند و خرکی بچه دار می شوند و خرکی زندگی بچه هایشان را نابود می کنند!ما هم این وسط دن کی شتی بیش نیستیم!

۱۳۸۹ مرداد ۲۱, پنجشنبه

مقایسه ی شب زفاف با صبح پادشاهی


تفاوت:

1-شب زفاف تاریک است اما صبح پادشاهی روشن است

2_در شب زفاف معمولا در لحظه ی حساس کسی شاهد نیست اما صبح پادشاهی همه شاهد تاج گذاری هستند

تفاوت دیگری ندارند!

شباهت:

1_هردو آغاز مناقشات سیاسی ونظامی و اقتصادی هستند

2_هردو مردم را بیچاره می کنند!

3_هردو مراسم هزینه ی بالایی دارد

ضرب المثل کاربردی:شب زفاف کم از صبح پادشاهی نیست

ولی من مورد دوم و ترجیح می دم!

۱۳۸۹ مرداد ۲۰, چهارشنبه

نتیجه اخلاقی

قبل از عمل:

آقا:همه ی مردا باید یه روز ازدواج کنن هرکس بگه نمی کنم چرت و پرت میگه

خانوم:کی ازدواج می کنه بابا اونا که ازدواج می کنن خیلی خرن!

بعد از عمل:

آقا: کی ازدواج می کنه بابا اونا که ازدواج می کنن خیلی خرن!

خانوم :همه ی مردا باید یه روز ازدواج کنن هرکس بگه نمی کنم چرت و پرت میگه!



نتیجه ی اخلاقی:پخش کانال های ماهواره ای علاوه بر افزایش امار طلاق و سردی روابط زنا شویی باعث پشت و رو شدن احساسات بعد از عمل هم می شود!



شعار هفته:مرگ بر امریکا!

۱۳۸۹ مرداد ۱۷, یکشنبه

تشویق معکوس

هر کس امروز وبلاگ منو بخونه و بره با همسرش دعوا کنه شیر وبلاگمو حلالش نمی کنم گفته باشم!

۱۳۸۹ مرداد ۱۶, شنبه

فرمول تهیه یک دانکی شوت

پدر:تو همین فردا باید ازدواج کنی
دانکی:چرا؟
پدر: چون مادرت گفته الان زوده از لج اونم که شده تو باید همین فردا ازدواج کنی
دانکی:خوب راست گفته بابا زوده
پدر:چی؟

تصاویر:بمب باران اتمی دول بی طرف به وسیله دولت غرب به خاک خون کشیده شدن مردم و داغون شدن خانه ها
بیانیه دانکی:رییس جمهوراین دولت بی طرف فردا ازدواج خواهد کرد!


مادر:دانکی اگر فردا از دواج کنی می کشمت!
دانکی:چرا؟
مادر:چون بابات گفته تو باید فردا ازدواج کنی از لج اون که شده نباید فردا ازدواج کنی
دانکی:خوب راست گفته الان موقشه
مادر:چی

تصاویر:بمب باران اتمی دول بی طرف به وسیله به دولت شرق و به خاک و خون کشیده شدن مردم
بیانیه دانکی:عروسی رییس جمهور این کشور بهم خورد

یک فرمول ریاضی:مامان دیکتاتور بابا دیکتاتور بچه دانکی شوت!

۱۳۸۹ مرداد ۱۳, چهارشنبه

رویا

مادر:آه همسر مهربانم آه برگ گلم آه ای کسی که زندگی من با تو معنا پیدا کرد ای کسی که منو از تنهایی و سکوت در اوردی خسته نباشی امید وارم یک روز خوب را پشت سر نهاده باشی
پدر:آه ای گل زندگی من ای بهانه ی زندگی من ای لطافت بی کران ای دنیای زیبایی ها ای عشق من تو همه چیز من هستی بیا دسته گل را از من بگیر ای گل زیبا
مادر:عزیزم تو خودت گلی این کارا چیه
پدر:هیچ گلی مثل تو نمیشه
مادر:ااااااااااااه چگونه می توان از این همه لطف محبت تو تشکر کرد اکنون حاضرم جانم برای تو فدا نماییم
پدر:هرگز نباد روزی که تو نباشی ان روز من هم نخواهم بود من همجا همراه تو هستم حتی اگر به دیار باقی بشتابی
مادر:دانکی پاشو دانشگات دیر شد پاشو!لنگ ظهره چقدر می خوابی تن لش!
دانکی:پس بابا کو؟
مادر:اون هیولا که رفته سر کار!
دانکی:مگه شما با هم اشتی نکردین همین الان داشتین حرفای عاشقانه می زدین به هم
مادر:باز تو خواب دیدی!پاشو بابا پاشو برو تا از سرویس جا نموندی!
ارزوی محال: کاش اون روز صبح هرکز بیدار نمیشدم!

۱۳۸۹ مرداد ۱۰, یکشنبه

مرکز تمام مصیبت ها

وقتی یک اتم ترتیم با یک اتم دوتریم ازدواج می کنند انفجار مهیبی رخ می دهد و بمب اتم فوزیونی ساخته می شود

وقتی که اعضای خانواده ی یک اورانیوم از هم طلاق می گیرند باز هم انفجار عجیبی رخ می دهد و بمب اتم فیسیونی حاصل میگردد

نتیجه ی اخلاقی:هر چه بد بختی می کشیم از این دفاتر ازدواج و طلاق می کشیم!

راه حل ها:1_دفاتر ازدواج و طلاق را با یک قطع نا مه از طرف سازمان ملل تحریم کنیم2_به دفاتر ازدواج وطلاق حمله کرده انها را خلع سلاح کنیم