۱۳۸۹ مهر ۱, پنجشنبه

فعلا خدا نگه دار

سلام
1_به یک دلیل خصوصی و یک دلیل عمومی وبلاگ حاضر برای مدت شیش ماه تعطیل می شود لذا فعلا خدا نگه دار

2_چون ممکنه دیگه بر نگردم حلالم کنید به شدت

3_اسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است             با دوستان مروت با دشمنان مدارا

4_از تمام  دوستانی که تا امروز و در این مدت کوتاه وبلاگ دار شدن دان کی با وی همراهی کردند کمال تشکر را می کنم و امیدوارم همیشه شاد و پیروز و سر زنده و موفق باشند و امید وارم بتوانم شش ماه دیگه برگردم

5_از انجایی که امروز اول مهر است تاریخ اپ بعدی احتمالا نوروز خواهد بود اما اگر دیگر نشد این وبلاگ اپ کنم از همه شما حلالیت می طلبم

6_امید وارم که هیچ وقت با همسر اینده یا فعلیتون کدورتی نداشته باشید و اگرم دارید به خاطر دل دانکی هم که شده برید و اشتی کنید شاید زندگی بهتر شد حالا امتحانش که ضرری نداره

7_وقتی حرف جدی می زنم قیافه وبلاگم شبیه هندیا میشه

8_خدا نگه دار همگی فعلا

با تشکر دان کی

۱۳۸۹ شهریور ۳۱, چهارشنبه

معدن نمک

با توجه به این که دعوا نمک زندگی است معدن نمک بی طرف بایجان به زودی افتتاح می شود بدین وسیله از متقاضیان خرید سهام این معدن دعوت به عمل می اید که به شعب منتخب بانک بی طرف بایجان مراجعه کنند

ضمنا معدن نمک بی طرف بایجان در این مکان ها نمایندگی فعال می پذیرند:
سرزمین بویو -چوسان قدیم-چوسان جدید-گوگوریو- مگوریو

با ما تماس بگیرید حتی اگر نمک نمی خواهید!

۱۳۸۹ شهریور ۳۰, سه‌شنبه

جنگ از مبتدی تا پیشرفته

وقتی کوچیک بود به خودش می گفت چه خوب میشد اگه همه تحت فرمان بودن برای همین موقع بازی با بچه ها سعی می کرد یه بهانه ای برای دعوا جور کنه مثلا موقع هفت سنگ سعی می کرد توپ با شدت هر چه تمام تر پرتاپ کنه تا بتونه با طرف مقابلش یه دعوای حسابی را بندازه و بعد بهش نشون بده که چه قدرتی داره یا مثلا بعضی وقتا برای نشون دادن قدرتش به دیگران کارای عجیب می کرد مثلا موقع زمستون می پرید تو اب یخ زده ی رود خونه تا همه بفهمن چه قدرتی داره یا یه روز سر کو چه می ایستاد و با همه دعوا می کرد حال همه رو می گرفت بعد از مدتی اونقدر غرق این دعوا شد که همیشه یا یه جایی از بدن خودش شکسته بود و درد می کرد یا یه جای یه نفر دیگه رو داغون کرده بود اما از این سلطنتی که پیدا کرده بود لذت می برد

وقتی بزرگ شد و از دواج کرد فک کرد حالا موقشه که به همسرش تسلط پیدا کنه برای همین همیشه دنبال یه بهانه بود تا با همسرش دعوا کنه و اونو خورد کنه برای همین بهانه هایی مثل رفتن خونه ی خونواده همسرش و بهونه می کرد و موقع دعوا کردن سعی می کرد تا جایی که می تونه فریاد بزنه تا قدرت صدای خودش و بهش نشون بده بعد از مدتی بر خونه مسلط شد حرف حرف اون بود اینقدر تو این دعوا پیش رفت تا اخر بچشونم موقعی که می خواست حرف بزنه داد می زد مثلا باصدای بلند می گفت می خوام برم بشاشم!و بعد صدای خنده ی همسایه ها بلند می شد !اون اینقدر داد زده بود که صدای زنگ موبایل خودشو هم تشخیص نمی داد!هر چند وقت یه بار سه ماه کلا از خونه بیرون نمی رفت بعد سه ماه دیگه خونه نمی یومد تا به همه ثابت کنه که هر کاری بخواد می تونه بکنه واین باعث شده بود شیزو فرنی بگیره تازه تیک هم داشت و فراموشی هم گرفته بود اما از این سلطنت لذت می برد

وقتی رییس جمهور شد سعی می کرد تا جایی که می تونه از کشورهای مختلف اتو بگیره تا باهاشون بجنگه و هم از نظر نظامی بهشون حمله کنه و هم از نظر فرهنگی و سیاسی برای همین بمبای شیمیایی خرید و میکروبی و اتمی و به بهانه های مختلف به کشورای دیگه حمله کرد بیشتر وقتا به بهانه ی دفاع از مردم اون کشور بعضی وقتا هم فقط برای کشور گشایی چون فک می کرد که نژاد برتره وباید کشورش برتر از همه باشه برای همین بیشتر مردم کشورش سرطان گرفتن البته در رفاه بودن اما ارامش نداشتن تنها و افسرده بودن فقرتوی جامعشون بیداد می کرد ومردم کشورای دیگه رو هم از بین برد و نابود کرد خودشم شبا خوابش نمی برد برای همین 13تا قرص ارام بخش می خورد تا بتونه بخوابه واون از این سلطنت لذت می برد


بعد از این که مردم کشورای دیگه سعی کرد به مردم خودش تسلط پیدا کنه برای همین به بهانه های مختلف اونا رو زندانی می کرد و شکنجه می داد برای اینکه بتونه این بهانه ها رو جور کنه از روشای مختلف استفاده می کرد تو انتخابات تقلب می کرد نرخا رو دست کاری می کرد و خلاصه یه کاری می کرد تا صدای مردم و یه جوری در بیاره وبعد مردم و میگرفت و اذیت می کرد بهانه هاشو هی تغییر می داد تا کسی بهش مشکوک نشه برای همین کار مملکت لنگ شد چون ادمای بزرگ تو زندان بودن و ادمای کوچیک بر سر کار بودن تا بتونه بر اون مردم کوچیک تسلط داشته باشه زنش ازش طلاق گرفت اونم گرفت اونو هم شکنجه داد و تو زندان انداخت بچشو هم همین کارو کرد وبعد همه مردم دیگه ای که هیچ اعتراضی نمی کردن خوش بودن اما کشورای دیگه هی به این مردم زور می گفتن به خاطر این که می دیدن دولت مرکزی به این زور گویی هیچ عکس العملی نشون نمی ده و اونا رو اذیت می کردن  این جوری اون مردمی که اعتراض نمی کردن هم دیگه خوش نبودن تمام موهاش سفید شده بود به سختی می تونست راه بره و همه حرف زدن و راه رفتن و کاراشو مسخره می کردن اما اون از این سلطنت لذت می برد



در حالی که اگر فقط یه بار به این فکر کرده بود که می تونه به جای دیگران بر خودش تسلط پیدا کنه لا اقل یه کمی بیشتر از این سلطنت لذت می برد


خنده دار نبود؟ولی به نظر من که خیلی خنده دار بود!چون یه نفر همه چیزشو از دست میده زندگی خودش و خونواده و مردم کشورشو خراب میکنه و حتی به اعضا و جوارح خودشم رحم نمی کنه فقط چون از سلطنت لذت می بره!

۱۳۸۹ شهریور ۲۸, یکشنبه

شاهین بخت

قدیماوقتی یه پادشاهی می مرده و وارث نداشته یه شاهین و پرواز میدادن رو سر هر کی می نشسته پادشاه می شده

اما این شاهین هیچ وقت رو سر مومنان واقعی نمی نشسته چون یا مشغول عبادت بودن یا کمک به خلق خدا

این شاهین رو سر دانشمندا نمی نشسته چون اونا دنبال کسب یا اموزش علم بودن

این شاهین رو سر ادمای زحمت کش نمی نشسته چون همیشه سرشون پایین بوده و مشغول کار کردن بودن

میگن شاهین بخت فقط رو سر کچلا می شینه!

پس هی نگین چرا فلانی به فلان جا رسید چون باور بفرمایید موهای قشنگ شما ارزش شاهین بخت و نداره!

۱۳۸۹ شهریور ۲۳, سه‌شنبه

چگونه در صورت بروز کدورت با همسر خود ارتباط بر قرار کنیم

مادر:دانکی برنجمون تموم شده برو یه گونی برنج بخر

پدر:دانکی من الان وقت ندارم فردا می رم می خرم

مادر:دانکی برای نهار برنج نداریم برو بخر دیگه یه دقیقه

پدر:دانکی با من بحث نکن دوباره مثل دیروز با هم دعوامون میشه ها

مادر:ما بیست ساله باهم دعوامونه مثکه یادت رفته دانکی

و این داستان همچنان ادامه دارد!

۱۳۸۹ شهریور ۲۲, دوشنبه

گر بخوای بوسم ندی....

آقا چرا بعضی از دوستان از شکنجه در زندان های ایران اینقدر انتقاد می کنن؟

من خودم به شخصه صدای یکی از بازجویی های زندان های ایران و شنیدم بازجوی محترم داشت برای فرد مورد بازجویی ترانه می خوند میگفت

اسمون به این گپی گوشش نوشته
هرکی یارش خوشگله جاش تو بهشته!
بلال بلالم سی خودت لیلی
کردی کبابم سی خودت لیلی
آی شیرین عمرم
آی شیرین جونم
گر بخوای بوسم ندی
به زور میسونم!


اقا این مگه بده؟بازجو داره برای فرد مذکور به این زیبایی ترانه می خونه اونم به لهجه ی شیرین شیرازی ای بابا
این همه عشق و محبت من نمی دونم چرا یه عده میگن شکنجه هست؟

نبینم دیگه کسی از شکنجه صحبت کنه ها وگرنه خودم میام همین ترانه رو براتون می خونم خصوصا شما خواهر محترم!


ضرب المثل عبرت اموز:
وبلاگ مکن رنجه به در کوفتن ای کس     تا کس نکند رنجه به در کوفتنت سایت!

فریاد عشق

مادر:دانکی چرا وقتی من و پدرت با هم حرف میزنیم تو اینقدر حول می کنی؟

دانکی:خوب حول که نمی کنم اما از بس دسی بل صداتون بالاست یه کمی دچار نوسانات طبیعی می شم فقط

مادر:ببین درسته که ما یه کمی صدامونو بالا می بریم ولی تو باید فریاد عشق نهان در صحبت های مارو با گوش درونت بشنوی

یک شنونده در کوچه:نمردیم و معنی فریاد عشق رو هم فهمیدیم!

۱۳۸۹ شهریور ۲۱, یکشنبه

پست چی

یه دسته برگه دادن دست ما هی میگن از این ساختمون ببر تو اون ساختمون از اون ساختمون ببر تو این ساختمون میگم برا چی هی همین یه دست برگه رو هی میدین و پس میگرین میگن مسترد شده میگم بابا خوب یه بار که مسترد شد دیگه ولش کنید خوب لابد نمیشه اجرا بشه که مستردش کردن میگن نمیشه ما رو این کار کردیم از خیلی وقت پیش قرار بوده که اجرا بشه میگم خوب لابد نشده که اجرا بشه میگن به ما چه اونا باید اجرا کنن میگم خوب یه خورده تغییرش بدین میگن باید همین اجرا میشد میگم خیلی خوب شما لاقل یه جوری اجراش کنید میگن ضعف اوناست که درست پیش بینی نکردن میگم حالا نمیشه یه کاریش بکنین میگن نه نمیشه این همه کار رو سرمون ریخته خوب ما سعی کردیم نشد میگم بابا مگه از خیلی وقت پیش این برگه ها پیشتون نبود خوب برنامه ریزی می کردین میگن ما برنامه ریزی کردیم ولی دخل مون با خرجمون نخوند میگم خوب باید یه جوری پیش بینی می کردین که می خوند میگن خوب ما می خواستیم کلاسمون نیاد پایین

ای بر پدر هر چی مردم ازار لعنت عجب ترافیکیه!


انتی بلاگر نامه!:

مااز دوستان پرسیدیم اگر بخواهیم یک وبلاگ داشته باشیم سراغ کدوم سرویس وبلاگ برویم گفتند بلاگر
گفتیم چرا شروع کردند از معایب بقیه سرویس ها گفتن از بلاگر خوب گفتن ما هم به قول بعضی گفتنی خر شدیم!گفتیم لابد راست می گویند حالاشده نقل جهنم ایرانی ها!یک روز کامنتش کار نمی کند یک روز داخل پروفایل نمی رود یک روز اصلا لود نمی شود یک روز یک روز طول می کشد تا لود شود  ما به کدام سرویس وبلاگ نویسی پناه ببریم از شر شیطان رانده شده؟

۱۳۸۹ شهریور ۱۶, سه‌شنبه

سایت اختصاصی جستجو گر بی طرف بایجان

با تو جه به تحریم های بی شرمانه ی دشمنان و همچین مطالب منافی اخلاق سایت های جستجو گر مثل یاهو و گاگول!دولت مقتدر بی طرف بایجان در نظر دارد یک سایت جستجور گر جدید تاسیس کند و پس از راه اندازی این سایت اخرین سایتهای منتفی اخلاق باقی مانده از ترفیلینگ را هم ترفیل کند!

گفتنیست که اسم این سایت برای مشابهت با سایت های خارجی و جوان پسند بودن شاسکول نام گرفته!سایت شاسکول دات کام با بودجه زیاد در مجلس سنای بی طرف بایجان تصویب شد

محتوای این سایت کاملا اخلاقی بوده و ازبه هیچ وجه مجهز به وسایل ارتباطی نا مشروع و غیر اخلاقی و غیر انسانی که توسط نظام سلطه اختراع شده مثل پست الکترونیک و وبلاگ واخبار هنرپیشگان زن نیست فقط مجهز به سامانه ی شاسکول خوان است که فقط توانایی خواندن شبکه های خبری مجاز می باشد

همچین موتور جستجوی این سایت بسیار قوی بوده و می تواند به سرعت شما را در کم تر دو روز انچه را که شما می خواهید پیدا کند و تعداد نتایج که پیدا می کند بیش از یک عدد است!

محتوای های دیگر این سایت اخبار کل کل های دول متخاصم  اخبار مناطق مظلوم جهان اشنایی با یک کشور گمنام در هفته که معمولا مساحت این کشورها کم تر از 10 متر است اشنایی با ماشین های تولید ایران هر هفته یک ماشین!رد یابی اخرین خط لوله ی گاز کشیده توسط متخصیصین بی طرف بایجان می باشد

همچنین پخش مستقیم جنگ بین دول متخاصم و عکس های قرباینان نیز در این سایت موجود است

ضمنا این سایت برای حمایت از بنیان خانواده یک قسمت شاسکول پرسونالز دارد که به زنان و مردان دم بخت برای پیدا کردن صیغه کمک می کند گفتنی است این سامانه فعلا فقط برای صیغه ی موقت طراحی شده و هنوز در رابطه با ازدواج دایم صحبتی نشده است

تاسیس این وبلاگ را به مردم مومن و انقلابی بی طرف بایجان تبریک می گوییم

نمی خونم که الهام خانوم خودشون زحمت غلطاشو بکشن!

۱۳۸۹ شهریور ۱۵, دوشنبه

کنفرانس آزادی بیان

در همین اواخر یک کنفرانس در منطقه ی بی طرف بی طرفبایجان با عنوان آزادی بیان برگزار شد حضار در این جلسه بر سر مسأله ی آزادی بیان بحث کردند در این جلسه رییس جمهور اون طرف بایجان چنین ازحار کرد
مادر:به نظرشما مکان ابراز آزادی بیان کجاست؟
پدر:تلویزیون
مادر:حرف تلویزیون و نزن که جزو جهاز منه اصلا تو از اون اولشم چشمت دنبال جهاز من بود
پدر:آشپزخونه
مادر:نیا تو آشپز خونه که با کف گیر می زنم تو سرت!تو دست و پای منی همش
پدر:تو پذیرایی؟
مادر:باز تو جلو مهمونا می خوای ابرو ریزی کنی؟لاالله الا الله!
پدر:خوب شما بگو پس مکان ازادی بیان کجاست؟
مادر:توزیر زمین؟
پدر:باز تو کارای من دخالت کردی برو غذا تو بپز زن چرا اینقدر میای تو دست پای من؟
مادر:تو حیات
پدر:دوباره می خوای ته مونده غذا رو بریزی تو باغچه؟بابا این گلا از دست تو یه روز نباید اسایش داشته باشن
مادر:تو پارکینگ؟
پدر:ماشین و تازه شستم دوباره می ری اونجا دامنت و اونجا اویزون میکنی گند می زنی به کل ماشین نه قبول نیست
مادر:از دستت دیوونه شدم پس کجا ازادی بیان داشته باشیم
پدر:من چه می دونم اصلا به من چه همش تقصیر توه تو زندگی مارو خراب کرد

ادامه این جلسه به دلیل صحنه های خشونت بار و بد اموزی سانسور شد فقط نتیجه نهایی در زیر امده است

نتیجه نهایی:((سانسورشد))!

یک اعتراض مدنی:
یک آقایی هست به نام گودرز خان این بنده ی خدا کارش اینه که هر وقت یه وبلاگی اپ میشه مردم و خبر می کنه دیروز اومده بود دم هجره می گفت بابا همه جدیدا منو به جا گودرز گودر صدا می کنند!هرچی میگم بابا اسم من گودرزه چرا میگی گودر خوبه منم اسم شما رو نصفه بگم؟
خواهش می کنم رعایت کنید بابا این بنده خدا اسمش گودرز نه گودر!

۱۳۸۹ شهریور ۱۳, شنبه

از مزایای اینترنت در ایران

اینترنت در ایران مزایای زیادی دارد که با عث شده در ایران این صنعت مثل تمام تکنو لوژی های روز دنیا پیشرفت چشم گیری داشته باشد از جمله ی این مزیت ها به موارد ذیل می توان اشاره نمود
1_سرعت مناسب:
در کشور های دیگر سرعت اینترنت به گونه ایست که شما به هیچ کاری به غیر از کار کردن با اینترنت تمی رسید اما در ایران شما می توانید وارد فضای اینترنت شده و با زمان بندی مناسب در بین لود شدن سایت ها به همه کار های خود از جمله غذا خوردن خوابیدن تکا لیف درسی و اعمال عبادی خود بپردازید بدون این که وقت کم بیاورید!
2_امنیت بالا:
در ایران امنیت بالایی در اینترنت حکم فرماست مثلا اگر یک مقام مسول ایرانی یا خارجی از فاصله ی 30 الی 40 کیلو متری خانه ی شما بگذرد به طور اتو ماتیک برای حفظ امنیت شما و ان مقام مسوول اینترنت موقتا قطع شده و یا قسمت های مهم آن مانند ایمیل لود نمی شوند در حالی که کشورهای دیگر از این تکنورولوژی پست مدرن بی بهره اند
3_تشویق معکوس:
اینترنت ایران علاوه بر حفظ امنیت برای خانواده ها به واسطه ی اعمال موانع برای سایت های غیر اخلاقی بعضی از سایت های علمی و فرهنگی را هم منع می کند تا شوق و اشتیاق در دانش آموزان و دانشجویان و مشتاقان علم و دانش به واسطه ی این منع وبه وجود امدن کنجکاوی بیشتر شود وهمچنین خلاقیت انها برای پیدا کردن راهی مناسب برای عبور از این موانع برانگیخته شده پرورش پیدا کند تا بتوانند بر تحریم های علمی دولت های مستکبر غلبه کنند
4_جلوگیری از سرگردانی در فضای مجازی:
اینترنت ایران از دو طریق شما را از سرگردانی در سایت های مختلف نجات می دهد اول این که هرگز دست شما را درخیابان های این دهکده جهانی ول نمی کند!

یعنی هر جا که لازم باشد شما را می کشد هدایت می کند و از سرگردانی می رهاند
ودوم این که اجازه ورود شما را به خیلی از سایت هایی که ممکن است باعث گمراهی و سرگردانی و پریشان احوالی شما بشود را نمی دهد واصولا اجازه ورود به پنج شیش تا سایت بیشتر به شما نمی دهد که سرگردان نشوید تازه در همان سایت ها هم راه های انحرافی وجاده خاکی ها را هم بسته که شما یک وقت اشتباهی جای دیگری نروید!
5_خدمات پس از فروش:
اگر سایتی احتمالا اشتباهی بسته شده باشد می توانید از طریق ایمیل مسوولین را خبر کنید تا این موانع را بر طرف و مشکل شما در عرض یک تا دو سال اینده حل شود

پیشنهاد سازنده:به نظر من کلا کنترل سیستم اینترنت را باید به دست ایران سپرده و بقیه کشور های من غیر مستقیم از ایران خریداری کنند تا همه از این مزایا استفاده ببرند و فقط ما از انها استفاده نکنیم

۱۳۸۹ شهریور ۵, جمعه

اگرزن ها نبودند......

پیش درآمد:این پست به دعوت دوست عزیزی که اسم وبلاگشان را آگاهی گذاشته اند زده شده که در مورد نقش زنان در اجتماع است امید وارم به اندازه کافی دعوت ایشان را لبیک بگوید اینم لینک وبلاگ ایشان:

http://www.iranmanvmaa.blogspot.com/
البته من یه کمی زود گذاشتم وایشان مطلب خود را فدا صبح خواهند گذاشت من چون ممکن است فردا صبح نتوانم امروز می زنم
واما اصل مطلب:

فرض کنید یک روز صبح که از خواب بیدار می شوید رسانه ی ملی را روشن می کنید و اخبار می گوید یک ویروس عجیب که به وسیله امریکای جهان خوار تولید شده شیوع پیدا کرده که فقط و فقط زن ها را از بین می برد و بعد به مدت خیلی کمی از این خبر مثلا یک هفته یه هو تمام زنان روی زمین به طور کلی بمیرند

فکر می کنید چه اتفاقی می افتد:

روز اول:

عده ای از مردان از خوشحالی پر در می اورند به دیار باقی پرواز می کنند عده ای هم جشن و پای کوبی به راه می اندازند برای عده ای علی السویه خواهد بود و عده ای هم عذا داری می کنند دانشمندان علوم پزشگی شروع به تحقیق روی رحم مصنوعی ولقاح خارج از رحم یا یک جور نمونه ی زنانه ی مرد می کنند تاجران در فکر این می افتند چگونه یک زن مصنوعی بسازند و وارد بازار کنند و پولی به جیب بزنند احتمالا نفت گران خواهد شد!و به طبع ان گوشت و مرغ قیمتش صد برابر می شود بچه ها گریه می کنند طوری که صدای گریه بچه ها تمام دنیا را فرا می گیرد و شیر خشک در شهر نا یاب خواهد شد دکترهای اطفال سرشان به شدت شلوغ می شود و بحران اقتصادی همه را بیچاره می کند چون با از بین رفتن زنان خیلی از محصولات بی ارزش و خیلی ها با ارزش می شود

از همه مهم تر انها که قانون حمایت از خانواده را تصویب کردند حسابی ضایع می شوند!

یک هفته بعد:

نود و پنج درصد مردان سو هاضمه می گیرند چون مجبورند فست فود بخورند رستوران ها اینقدر شلوغ می شود که نمی دانند چه کار بکنند احتمال می دهم عده ای از مردان به هم دیگر تجاوز کنند!عده ای هم به رستوران ها حمله می کنند عده ای از مردان به شدت افسرده شده کارشان به بیمارستان می کشد و بچه ها با شیر خشک سرمیکنند بچه های دبستانی تمام دبستان ها را تسخیر کرده معلمان را مجبور میکنند پشت نیم کت بنشینند!دبیرستان ها تعطیل شده وبچه های دبیرستانی همگی معتاد می شوند!چون دیگر دبیرستان دخترانه در کار نیست!در همین یک هفته هزاران کارخانه ی شیر خشک تاسیس می شود وشیر خشک بازار سیاه پیدا میکند امریکا تمام بانکهایش را ورشکسته اعلام می کند بیمارستان ها به هرج ومرج کشیده شده مرگ و میر به 60 درصد افزایش پیدا میکند چون دیگر پرستار زنی در کار نیست بحران تربیتی تمام جهان را فرامی گیرد و فیلم ها ی مستهجن بیش از پیش فروش پیدا می کنند

خلاصه به خاک سیاه می شینیم!قرص و کرک و شیشه و این جور کوفت زهر مارها کم یاب و گران می شود و احتمالا خوددایره مبارزه با مواد مخدر هم همگی معتاد می شوند!

یک ماه بعد:

احتمالا یک موجود ازمایشگاهی به نام زن خشک تولید می شودبر وزن شیر خشک! و در اخبار اعلام می شود که نمونه ازمایشگاهی است و همین امر با عث می شود تمام ازمایشگاه های جهان نابود شود چون همه دنبال این زن می گردند که در اخر جیمز باند ان را پیدا می کند اما این زن اصولا یک ربات است و اصلا احساسات حالیش نمی شود اینست که جیمز باند در دم نابودش می کند!

بی نظمی و هرج و مرج تمام جهان را فرا گرفته بهداشت دچار تزلزل می شود بیماری های واگیر داردنیا را فرا میگیرد اگر داخل خانه ها بروی احتمالا ترجیح می دهی شب را در پارک بگذرانی اما پارک ها هم دست کمی از منازل نخواهند داشت تعداد همجنس بازان مرد افزایش روز افزونی دارد و دانشمندان پیش بینی می کنند به زودی همه مردان هم جنس باز شوند

مکافاتیست!تازه یهو دیدی مردان رحم هم پیدا کنند

یک سال بعد:

سرانجام درمان ویروس انتی زن پیدا می شود و این درمان را مطمینا ایرانی ها اختراع می کنند!و بعد از تلاش و تحقیق زیاد یک زن به شکل ازمایشگاهی به وسیله لقاح مصنوعی ایجاد می شود و تمام ارتش جهت حمایت از این زن بسیج می شوند و رییس جمهور وقت ایران داشنمند مخترع این زن را می کشد!خودش با وی ازدواج می کند!واز ان بچه دار می شود ولی متاسفانه ان بچه یک پسر است!به همین خاطر برای ارام کردن افکار عمومی دو باره بچه دار می شود ولی هر بار بچه پسر می شود!

ده سال بعد:

زنان کم کم زیاد وزیاد تر می شوند ارام ارام زندگی به حالت عادی باز می گردد اما مهریه زنان سر به جهنم می گذارد و ازدواج کردن کار سختی خواهد بود به هر فزرند دختر خدا میلیون تومان هدیه تعلق می گیرداگر اسمش هم فاطمه باشد که وا ویلا! و همه قدر زنان را می دانند و هر زنی می تواند در ان هنگام برای خود پادشاهی کند

احتمالا ان زمان اکثر فر زندان پسر می شوند و پسران را زنده به گور می کنند!بعد از مدتی یک پیامبر جدید ظهور می کند که به کلی زنده به گور کردن پسران را ور می اندازد و داشنمندان محلولی را اختراع می کنند که اگر زنی بخورد صد در صد فرزندش دختر است و احتمالا این محلول را یک پیرزن هفتاد پنج ساله ی دانشمند در ایران اختراع خواهد کرد!

یک قرن بعد:

سخن رانی حامی حقوق زنان در سازمان ملل:ما باید حادثه ی یک قرن پیش را عبرت خویش قرار دهیم و از ظلم بر زنان بپرهیزیم زیرا که اگر این اتفاق مجددا تکرار شود دیگر قدرت بازگشت را نخواهیم داشت

در این هنگام یک عدد گوجه گندیده روی دماغ سخن گوی حامی حقوق زنان می نشیند و همه به این صحنه خواهند خندید



نتیجه ی اخلاقی :جون مادرتان به زنها طلم نکنید چون اگر یک روزی زن نباشد حداقل تا یک قرن مکافات داریم!

۱۳۸۹ مرداد ۳۱, یکشنبه

اذان مغرب به افق بی طرف بایجان

مکالمه ی زیر در یک نشست سیاسی اجتماعی فرهنگی دیپلماتیک بین دو دولت مزبور رد و بدل شد
پدر:ما زمان جنگ یه بار زنگ زدیم خونه دیدم زن همسایه گوشی برداشت بعدش من سراغ خانوم و از....
 مادر:لا اله الا الله
پدر:اگر گذاشت حرفمو بزنیم خوب ولش کن بذار اینو برات بگم یه بار منو اصغر و ناصر که قبل انقلاب کومو....
مادر:الله اکبر
پدر:عججججب یه بار منو با جناق کوچیکه رفته بودیم با هم پیک نیک سر سفره صحبت سیاست و...
مادر:الله اکبر
پدر:یه شب ماشین تو راه شمال خراب شد...
مادر:اشهد ان محمدا رسول الله
پدر:یه روز صبح که از خواب بیدار شدم...
مادر:اشهد ان علی حجت الله
پدر:همین الان که داشتیم میومدیم خونه شما تو راه...
مادر:حی علی الصلاة ما با اجازتون برمی خونه کار داریم

پدر: ای بابا لاقل بذار یه دونشو بگم وبریم!
مادر:بچم رو گازه غذام داره گریه میکنه!

۱۳۸۹ مرداد ۲۸, پنجشنبه

با من اتحاد موکوننده؟

در همیشه تاریخ دو دولت متخاصم مذکور در صدد بودند تا یکی از دول متخاصم را به سوی خود بکشانند به طرق مختلف و اکثرا هم از طریق تهاجم فرهنگی این کار را می کردند و سعی میکردند یکی از دولتها را در نظر یکی از دول بی طرف کوچک کنند به مثال زیر توجه فرمایید:
اگر یک پرتقال فروش دو پرتقال داشته باشد و دو پرتقال دیگر هم بخرد انگاه پرتقال فروش چند پرتقال دارد؟
دو به اضافه دو مساوی است با چهار!

مثل این که اشتباها یک مثال دیگر اورده شد!
با عرض پوزش به مثال زیر توجه کنید:
پدر:این مادرت بد جوری اعصاب منو خورد میکنه هر چی بهش میگم زنگ بزن به زن داییت افطار دعوتش کن به حرف من گوش نمیکنه خیلی ادم بی منطقیه
در اتاق بقلی:
مادر:این پدرت عقلش پاره سنگ بر میداره!اخه من تو این اوضاع شام از کجا بیارم این همه کار رو سرم ریخته میبینی چه بابای کم عقلی داری دانکی!
در حال:
دانکی:خوب مامان راس میگه این همه کار سرش ریخته شام از کجا بیاره
پدر:اون زنگش بزنه من خودم شامشو جور میکنم نه بحث این حرفا نیست این از اول زندگی همین طور بوده این بود که زندگی منو حروم کرد!
واین داستان همین طور سالهاست که ادامه دارد!

الهام خانوم نگو غلط داره که سکته ی مغزی میکنم!

۱۳۸۹ مرداد ۲۶, سه‌شنبه

حس و حال

دو ایده برای پست جدید در مخم وول می خورد اما مخم انگار حال پردازش ندارد خسته شده به بزرگی خودتان ببخشید!


مخ ما هم مثل خود ما شوت می زند!

۱۳۸۹ مرداد ۲۴, یکشنبه

فلسفه

الا ای خوانندگان و مخاطبان من ایا می دانید چرا دانکی نام دانکی شوت را برای خویش برگزید؟
هااااا ایه ممممه وگوم!
وقتی در خانه ی شما میان دو دولت دوست و برادر(مثل ایران و عراق مثلا!)جنگی در می گیرد ابتدا سعی می کنید به خودتان دل داری دهید و بگویید که به زودی حل می شود و صلح بر قرار می شود
بع از مدتی متوجه می شوید که هر چه پیش می رود بهتر که نمی شود هیچ تازه بدتر هم می شود این می شود که به فکر راه حل می افتید
حالا نسبت به این که چه جور ادمی باشید راه حل ها متفاوت است مثلا من همیشه سعی می کردم همه را در منزل بخندانم تا به واسطه خنده اتش جنگ را خاموش بگردانم خواهر با داد زدن و پرخاش گری سعی می کرد این کار را بکند و خواهر دیگرم با سکوت و من انقدر به این کار ادامه دادم تا تبدیل به یک جوکر تمام عیار شدم!
بعد از انکه متوجه می شوید که این کارها هم فایده ای ندارد این بار سعی میکنید خودتان را از میانشان کنار بکشید و دور شوید که باز هم این اتفاق در خانه ی ما در مورد هر کدام از دول به طرف به نحوی اتفاق افتاد و باز هم طبق معمول اب در هاون کوفتن بود

بعد از انجام همه این کارها سعی می کنید یک جوری خودتان را خالی کنید اینجاست که دیگر کاملا از حل این مشکل نا امید شده اید

اینجاست که می روید و یک وبلاگ با نام مستعار دان کی شوت باز میکنید و سعی میکنید یک جوری از جنگ های بعدی در خانه های دیگران جلو گیری کنید درست مثل دن کی شت علیه الرحمه که برای برقراری صلح یا دفاع از شرافت یا هر کوفتی!از منزل خود خارج شد و سفری را شروع کرد که او را تبدیل به ابله ترین چهره معروف جهان تبدیل کرد

خودمانیم اخرش هر چه ما این حرفها را بزنیم باز هم مردم ادم نمی شوند خرکی ازدواج می کنند خرکی زندگی می کنند و خرکی طلاق می گیرند و خرکی بچه دار می شوند و خرکی زندگی بچه هایشان را نابود می کنند!ما هم این وسط دن کی شتی بیش نیستیم!

۱۳۸۹ مرداد ۲۱, پنجشنبه

مقایسه ی شب زفاف با صبح پادشاهی


تفاوت:

1-شب زفاف تاریک است اما صبح پادشاهی روشن است

2_در شب زفاف معمولا در لحظه ی حساس کسی شاهد نیست اما صبح پادشاهی همه شاهد تاج گذاری هستند

تفاوت دیگری ندارند!

شباهت:

1_هردو آغاز مناقشات سیاسی ونظامی و اقتصادی هستند

2_هردو مردم را بیچاره می کنند!

3_هردو مراسم هزینه ی بالایی دارد

ضرب المثل کاربردی:شب زفاف کم از صبح پادشاهی نیست

ولی من مورد دوم و ترجیح می دم!

۱۳۸۹ مرداد ۲۰, چهارشنبه

نتیجه اخلاقی

قبل از عمل:

آقا:همه ی مردا باید یه روز ازدواج کنن هرکس بگه نمی کنم چرت و پرت میگه

خانوم:کی ازدواج می کنه بابا اونا که ازدواج می کنن خیلی خرن!

بعد از عمل:

آقا: کی ازدواج می کنه بابا اونا که ازدواج می کنن خیلی خرن!

خانوم :همه ی مردا باید یه روز ازدواج کنن هرکس بگه نمی کنم چرت و پرت میگه!



نتیجه ی اخلاقی:پخش کانال های ماهواره ای علاوه بر افزایش امار طلاق و سردی روابط زنا شویی باعث پشت و رو شدن احساسات بعد از عمل هم می شود!



شعار هفته:مرگ بر امریکا!

۱۳۸۹ مرداد ۱۷, یکشنبه

تشویق معکوس

هر کس امروز وبلاگ منو بخونه و بره با همسرش دعوا کنه شیر وبلاگمو حلالش نمی کنم گفته باشم!

۱۳۸۹ مرداد ۱۶, شنبه

فرمول تهیه یک دانکی شوت

پدر:تو همین فردا باید ازدواج کنی
دانکی:چرا؟
پدر: چون مادرت گفته الان زوده از لج اونم که شده تو باید همین فردا ازدواج کنی
دانکی:خوب راست گفته بابا زوده
پدر:چی؟

تصاویر:بمب باران اتمی دول بی طرف به وسیله دولت غرب به خاک خون کشیده شدن مردم و داغون شدن خانه ها
بیانیه دانکی:رییس جمهوراین دولت بی طرف فردا ازدواج خواهد کرد!


مادر:دانکی اگر فردا از دواج کنی می کشمت!
دانکی:چرا؟
مادر:چون بابات گفته تو باید فردا ازدواج کنی از لج اون که شده نباید فردا ازدواج کنی
دانکی:خوب راست گفته الان موقشه
مادر:چی

تصاویر:بمب باران اتمی دول بی طرف به وسیله به دولت شرق و به خاک و خون کشیده شدن مردم
بیانیه دانکی:عروسی رییس جمهور این کشور بهم خورد

یک فرمول ریاضی:مامان دیکتاتور بابا دیکتاتور بچه دانکی شوت!

۱۳۸۹ مرداد ۱۳, چهارشنبه

رویا

مادر:آه همسر مهربانم آه برگ گلم آه ای کسی که زندگی من با تو معنا پیدا کرد ای کسی که منو از تنهایی و سکوت در اوردی خسته نباشی امید وارم یک روز خوب را پشت سر نهاده باشی
پدر:آه ای گل زندگی من ای بهانه ی زندگی من ای لطافت بی کران ای دنیای زیبایی ها ای عشق من تو همه چیز من هستی بیا دسته گل را از من بگیر ای گل زیبا
مادر:عزیزم تو خودت گلی این کارا چیه
پدر:هیچ گلی مثل تو نمیشه
مادر:ااااااااااااه چگونه می توان از این همه لطف محبت تو تشکر کرد اکنون حاضرم جانم برای تو فدا نماییم
پدر:هرگز نباد روزی که تو نباشی ان روز من هم نخواهم بود من همجا همراه تو هستم حتی اگر به دیار باقی بشتابی
مادر:دانکی پاشو دانشگات دیر شد پاشو!لنگ ظهره چقدر می خوابی تن لش!
دانکی:پس بابا کو؟
مادر:اون هیولا که رفته سر کار!
دانکی:مگه شما با هم اشتی نکردین همین الان داشتین حرفای عاشقانه می زدین به هم
مادر:باز تو خواب دیدی!پاشو بابا پاشو برو تا از سرویس جا نموندی!
ارزوی محال: کاش اون روز صبح هرکز بیدار نمیشدم!

۱۳۸۹ مرداد ۱۰, یکشنبه

مرکز تمام مصیبت ها

وقتی یک اتم ترتیم با یک اتم دوتریم ازدواج می کنند انفجار مهیبی رخ می دهد و بمب اتم فوزیونی ساخته می شود

وقتی که اعضای خانواده ی یک اورانیوم از هم طلاق می گیرند باز هم انفجار عجیبی رخ می دهد و بمب اتم فیسیونی حاصل میگردد

نتیجه ی اخلاقی:هر چه بد بختی می کشیم از این دفاتر ازدواج و طلاق می کشیم!

راه حل ها:1_دفاتر ازدواج و طلاق را با یک قطع نا مه از طرف سازمان ملل تحریم کنیم2_به دفاتر ازدواج وطلاق حمله کرده انها را خلع سلاح کنیم

۱۳۸۹ مرداد ۹, شنبه

دول بی طرف هم دول بی طرف قدیم!

در یکی از همین نشست هایی که معمولا بین دول متخاصم برای ردو بدل کردن ((عدم تفاهم نامه!))برگزار می شد مکالمه زیر رد وبدل شد البته قبل از اوردن مذاکره لازم به ذکر است که این جلسات معمولا به صورت جمع دو عدد نا مگذاری میشد مثل پنج به علاوه ی هشت بیست به اضافه ی چهل و نه!دوازده به اضافه نود!
حال به مکالمه توجه کنید
پدر:ای دولت متخاصم!چقدر بهت گفتم این لباساتو روی صندلی من ننداز چش سفید!من از دست تو حتما به زودی سکته می کنم!اخه دولت وملت ما چقدر باید از استکبار شما زجر بکشن!

مادر:ای مرگ!صندلی و که نخریدی لباسمو انداختم روش خشک شه!حالابرو رو اون صندلی هر غلتی می خوای بکن!میمیری

من:چه هوای خوبیه!مادر جان امروز دکتر رفتین؟

مادر:نه فردا می ریم اره هوای خوبیه ولی مگه این بابات می ذاره یه لحظه ادم ژ_3 شو زمین بزاره بی عقل نفهم!

پدر:من بی عقلم یا تو چش سفید مارمولک!تو از اخوند بد تری!

من:پدر چقدر امروز این درختا قشنگ شدن تازه ابشون دادی؟

پدر:اگر این مامان کم عقل دیوونت اینقد برنج پاش نریزه بهتر از اینم میشه گوسفند!

مادر:گوسفند خودتی تو زندگی مارو خراب کردی......


من:
ضرب المثل راه بردی:

نرود میخ اهنین در جنگ!

۱۳۸۹ مرداد ۸, جمعه

اختلافات ریشه ای

این جنگ خانمان سوز خانمان برانداز خانمان چسب خانمان ریزی که ما در اون منطقه ی بی طرفیم یکی از جنگهای منحصر به فرد جهان است به دلیل این که رییس جمهور یکی از دول زن است واون یکی مرد!

این نوع دعوا ریشه در عمق خیلی متری تاریخ کهن خطه منزل ما در دارد و ضرب المثلی های راه بردی زیاد و یا معروف در باب ان همیشه وجود داشته ودارد

مثلا یکی از این ضرب المثل های راه بردی این است:
دعوا نمک زندگی می باشد

همان طور که می بینید زندگی بدون دعوای های زنا شویی و در مرحله ی بالا تر جنگ تن به تن و میکروبی وهسته ای بین زن مرد درست مثل نمک است برای غذا! یعنی اگر نباشد زندگی بی مزه است!حال نمی دهد!

یا این یکی:
زن وشوهر دعوا کنند ابلهان باور کنند!

می دانید من در حدود 14 سال است که فکر میکنم ابلهم!یا شاید هم کسی که این ضرب المثل را درست کرده یک چیزیش میشده زیرا من سالهاست شاهد و ناظر یک جنگ تمام عیار در دو سوی خانه خودمان هستم که هر روز هم قوای تسلیهاتی(همون تسلیحات!کاش صلح و اینجوری می نوشتن سله!) ان بیشتر می شود!
البته از یک لحاظ هم پر بیراه نگفته چون این دو در اصل زن و شوهر که نیستند بلکه رییس جمهور دو دولتند و به دنبال منافع خود!

اینگونه دعوا در کشور ما حتی در رده های بالای حکومتی با همین قوانین و مقررات ادامه دارد منظور از قوانین و مقررات همان جریان نمک و غذا و بی مزه بودن و باور کردن می باشد و مثل های مختلف دیگری که زده می شود

این است که من فکر می کنم باید یا تجدید نظری در ضرب المثل سازی در کشور ما صورت گیرد یا این که با یک چیزی باید برویم در عمق زیاد متری تاریخ ببینیم دلیل این جنگ لعنتی چیست بلکمم نجات پیدا کردیم از این درد سر!

۱۳۸۹ مرداد ۷, پنجشنبه

باید بریم خواستگاری نگو نه نگو نمیشه!

قبل از شروع نامه:یک انسان شریف و بزرگ و جو گیر پیدا شده که وبلاگی جالب دارد و در اولین بازدید از وبلاگ اینجانب تمام پست های معدود ان را خوانده وبرای همه انها یکی یه دونه نظر هم گذاشته این شخص کسی نیست جز الهام خانوم با وبلاگ درمه که دولت و ملت بی طرفبایجان که همانا خودم هستم! از او کمال تشکر را می کنیم اینم وبلاگش http://dar-mah.blogspot.com/

واما بعد:
یک روز من و یکی از رییس جمهور های دول تخاصم نشسته بودیم :
پدر:پسر دیگه موقعش رسیده که بریم خواستگاری و با یکی از دول خارجی ارتباط برقرار کنیم و پیوند مودت ببنیدیم

دانکی:پدر حان اگر قرار باشه حاصل این قرارداد هم مثل قرارداد شما با دولت متخاصم جنگ خون ریزی باشد که فایده ندارد همش دعوا و جنگ و جدل می شود

پدر:پسر این چه حرفی است مگر نشنیدی که می گویند صلح اول به از جنگ اخر

دانکی:پدر جان فک کنم ضرب المثل و یه کمی همچین جا به جا گفتین

پدر:پسر اینقد با من بحث نکن حالا هر چی این حاصل القای اون یکی دولت متخاصمه من پوست از کله مامانت می کنم!پاشو برو اون ار پی جی منو بیار شما دول بی طرف هیچ وقت ادم نمیشید اون از دوتا خواهرت اینم از تو ولم کن آییییییی..........


ضرب المثل راه بردی:
جنگ اول به از صلح اخر!

۱۳۸۹ مرداد ۵, سه‌شنبه

جنگ ستارگان

خانوم همسایه:مرد پاشو بابا تو خونه بقلی جنگه صدا تیر توپ و فشنگ واینا میاد فک کنم خبریه
مردهمسایه:بشین زن کانال دو جنگ ستارگان گذاشته صداشو بلند کرده جنگ کجا بود توام اخه تو خونه توپ وتفنگ اینا کجا پیدا میشه؟
خانوم همسایه:بیا اینجا رو نگاه کن
مرد همسایه به اشاره خانومش توی کیف خانمشو نگاه میکنه و یک بطری میبینه که روش علامت خطر رادیو اکتیو میبینه
می پرسه:خانوم این دیگه چیه
خانوم همسایه میگه:بمب هسته ایه خریدم که اگه دست از پا خطا کردی به حسابت برسم
مرد همسایه میره شروع میکنه لباس می پوشه
زن همسایه میگه کجا درای میری
مرد همسایه میگه:هیچی دارم می رم یه احوالی از بابای دانکی شوت بپر سم و بیام الان بر می گردم!

۱۳۸۹ مرداد ۴, دوشنبه

نشست سران دو کشور

زمانی که خوا هرم که رییس جمهور یکی از دول بی طرف بود می خواست ازدواج کند نا چار به دلیل مسایل استراتژیک و تعادل قدرت در منطقه دو دولت متخاصم بر سر میز مذاکره حاضر شدند و من وخواهر وسطی من به عنوان مترجم در جلسه حضور پیدا کردیم
جلسه اغاز شد و سکوت همه جا را فرا گرفت بعد از حدود 14 دقیقه سکوت نماینده ی یکی از دول متخاصم با خشم از روی صندلی بلند شد و با صدای مهیب که پنجره ها به لرزه در می  اورد مشت خودش را روی میز کوبید و گفت:
من با این ازدواج مخالفم این پسره جوانلق سر بهوا کیه رفتی از جوب پیداش کردی با این خانواد ه ی درپیتش!تواین بچه ها رو این جوری بار اوردی بیشعور!دم به ساعت دختره میره تو کوچه با این پسره می گرده مثل هرزه های خیابونی احمق!


قبل از این که مترجم جرات کند این سخنان را ترجمه کند از خارج اتاق کنفرانس اهنگی با صدای بلند به گوش رسید:
درسته پول ندارم ولی خوب دل که دارم و......

یکی سران دو دولت فریاد کشید:دختره ی چش سفید کمش کن اون وا مونده رو

ومترجم ترجمه کرد :لطفا با حراست کنفرانس تماس بگیرید تا شرایط رو برای برگزاری کنفرانس مناسب سازی بکنند!

سپس مترجم شروع یه ترجمه ی سخنان دولت ایستاده با مشت نمود:
دولت ما به دلیل روابط غیر مسوولانه دولت بی طرف مزبور و همچنین به خطر افتادن منافع این ملت با برقراری ارتباط با دولت خارجی مذکور موافق نبوده واین رابطه اقتصادی را مناسب نمی بینیم و مسوولیت مستقیم این اتفاقات را بر عهده دولت شما می گذاریم

به دنبال ایراد این سخنان دولت دوم کمربندش را باز کرد و همراه با دستش به روی میز کوبید:
دو تا جوون همدیگه رو دیدن پسندیدن اون وقت تو زنیکه چش سفید با این دری وریا می خوای میونشونو به هم بزنی می کشمت!
مگه تو از خونه بابات چقد جهیزیه اوردی که اینقده پررو بازی در میاری زنیکه!بزنم لهت کنم حیف که....

مترجم:دولت ما این مناسبات را اصولی ویر اساس قواعد بین المللی می دانیم و از منافع دو دولت مزبور دفاع می کنیم چون هر دو دولت با توجه به شرایط منطقه در این این توافق از نظر سیاسی اقتصادی شود می کنند
در این لحظه یک نفر وارد اتاق کنفرانس شد و با یک تیر بار فضای سالن را به گلوله بست و مامورین حراست به طرف او تیر اندازی کرده و او به زمین افتاد و او را از سالن خارج کردند و جلسه به وقت دیگری مو کول شد!

۱۳۸۹ مرداد ۲, شنبه

تاریخ جنگ

طبق مدارکی که همواره موجود است و هم من می دانم هم شما بگم؟بگم؟
اینو از یکی از شخصیت ها کارتونیه تلویزیون جمهوری اسلامی ایران یاد گرفتم خیلی شخصیت با حالیه شما هم ببینید!یه کم شبیه گوریل انگوریه!
بله می گفتم
طبق مدارک موجود در آرشیو وزارت جنگ بی طر فبایجان که در اصل بیطرفبایجان است پیش از جنگ دو دولت مزبور با هم متحد بودند و همان طور که پیش تر اشاره در یک اتاق زندگی می کردند تا این که یکی از دول که از دولت دیگر بیشتر به بیت المال یا همان صندوق ذخیره ارزی یا جعبه ی پول یا هر کوفتی که هست!دست رسی داشت بدون مشورت با دولت دیگر به یکی از مقامات عالی رتبه ی کشورهای همسایه که همانا پسر عمه ی من باشد!پول غرض داد یا قرض داد (کدومش درسته؟)این شد که دولت دوم به جبران این عمل زشت سه دولت بی طرف دیگر را که ان زمان هنوز در منزل مسکونی مذکور یعنی همان چوشان جدید! می زیستند را بمب باران کرد!

دولت اول که از این عمل دولت دوم تعجب کرده بود و هنوز سر در نیاورده بود که فایده این کار چیست برای این که کم نیاورد او هم دول سه گانه را مورد اصابت گلوله ها موشک خویشتن قرارداد!
واینجا بود که جنگ لفظی اغاز شد و بهانه شروع جنگ  درست شد دولت اول می گفت تو با دادن پول به پسر عمه ی دانکی زندگی دانکی و خواهرانش(دو رییس جمهور دول دیگر )را خراب کردی دولت دوم می گفت پول خودم است می خواهم به هر کس دلم خواست بدهم!

از ان روز به بعد جنگی سخت بین دو دولت در گرفت که باعث شد تمام عراضی یا اراضی(املام افتضاحه!) منزل مسکونی یا همان چوسان جدید به دو نیم تقسیم شود حتی گلاب به رویتان دست شویی !اما بعدها چون این مورد اشکال ایجاد می کرد یک دست شویی در طبقه بالای همان منزل مسکونی ساخته شد تا دول بی طرف بتوانند با خیال اسوده از یکی استفاده کنند!

تا به امروز حدود 30 سال است که خط قرمز وسط اتاق خواب منزل مسکونی همچنان پر رنگ بوده شاید هم بیشتر این جنگ بعد از جنگ فلسطین واسراییل طولانی ترین جنگ دوران تاریخ نام گذاری شد !

۱۳۸۹ مرداد ۱, جمعه

بخش نامه

سلام
نظر به دیدگاه فرهنگی برنامه دویست پنجاهم توسعه با توجه به طرح تصویبی در جمهوری دموکراتیک بی طرفبایجان ببخیشد بیطرفبایجان (باید حتما بی شو سر هم بنویسید!)این وبلاگ جهت براورد اهداف فرهنگی راه بردی زیر تاسیس می گردد
1_طرح کاهش امار طلاق و افزایش امار ازدواج
2_طرح اشتی بین زوجین پس از اولین دعوا
3_طرح اشتی بین زووجین پس از دومین دعوا
4_طرح اشتی زوجین پس از سومین دعوا
5_طرح ایجاد صلح پایدار میان زوجین با روش ((قهر کن ولی طلاق نگیر))
6_بهینه سازی روابط بین عروس و خواهر شوهر
7_بهینه سازی روابط بین شوهر و مادر زن وخواهرزن
8_طرح منطقه بی طرف واحداث در مانگاه و بیمارستان برای جنگ های داخلی میان زن وشوهر
9_تصویب بودجه تسلیهاتی وزارت دفاع برای تجهیز ارتش صلح میان زن وشوهر
10_بیانیه منع استفاده از سلاح اتمی در جنگ های میان زن وشوهر
12_بیانیه منع گسترش سلا حهای اتمی در بین خانواده ها
13_طرح حمایت از ظرف های چینی
14_واردادت زن ومرد بساز از خارج کشور بجز چین مگر در صورت نیاز!
وجوایز نقدی وغیر نقدی دیگر

برای افتتاح حساب فقط سه روز دیگر فرصت دارید بشتابید فقط باپپپپپپپپپپپپپپپپپپپنج هزار تومان برنده یک طرح تصویی
ببخشید مثکه خط رو خط افتاد!
به هر صورت هدف این است که زن و شوهر ها یک کمی با هم مهربان باشند همدیگر کمی دوست داشته باشند با هم دعوا نکند
سر هم داد نکشند یا لاقل وقتی می کشند بعد از مدت کوتاهی با هم اشتی کنند 
البته نه مثل پدر و مادر من 40 سال تنها با قدرت صدای بالای 120 دسی بل با هم صحبت کنند!یا اصلا با هم صحبت نکنند یا اکثر اوقات در حال توطیه چینی برای منافع خود باشند یا لج به لج هم گذاشته و حتی برای دفاع از منافع خود پنج برج به نام پنتاگون در طرف منزل بسازند تا اطلاعات سوق الجیشی دشمن رااستحصال کنند وکارمند استخدام کنند!

شاید اگر کمی به هم محبت می کردند برایشان ارزان تر تمام می شد!

لذا از شهروندان محترم بدین وسیله دعوت می شود دولت و ملت بی طرفبایجان که نه بیطرفبایجان را در این مهم با محبت قربون صدقه رفتن فدا کردن جان دو سر گشتن همسرانتان یاری کنید ای مردان زن ذلیل باشید و ای زنان مرد ذلیل باشید و تا انجا که می توانید مجیز همسرانتان را بگویید و دولت و ملت همیشه در صحنه (نه اون صحنه این صحنه!)را یاری فرمایید

با تشکر تنها سکنه جزیره متروک بی طرف بیطرفبایجان