مادر:دانکی برنجمون تموم شده برو یه گونی برنج بخر
پدر:دانکی من الان وقت ندارم فردا می رم می خرم
مادر:دانکی برای نهار برنج نداریم برو بخر دیگه یه دقیقه
پدر:دانکی با من بحث نکن دوباره مثل دیروز با هم دعوامون میشه ها
مادر:ما بیست ساله باهم دعوامونه مثکه یادت رفته دانکی
و این داستان همچنان ادامه دارد!
پدر:دانکی من الان وقت ندارم فردا می رم می خرم
مادر:دانکی برای نهار برنج نداریم برو بخر دیگه یه دقیقه
پدر:دانکی با من بحث نکن دوباره مثل دیروز با هم دعوامون میشه ها
مادر:ما بیست ساله باهم دعوامونه مثکه یادت رفته دانکی
و این داستان همچنان ادامه دارد!
۵ نظر:
هه هه هه عجب دعوای اشنایی ا
LOL
هه هه هه !
ممنون قشنگ بود.
دانکی جان خدا بهت صبر ایوب بده.
به تو میگن واسطه فیض !!!!!!
:)))))))))))))))))))
kkhobe injori bishtare mavared dide shode mitone monjar be solho ashti beshe
ارسال یک نظر